()

“بازاریابی نوین در ایران امروز”

موضوع وبینار اول؛ “جستجوی راه حل مناسب در رفع مشکل”

متن وبینار:
.
هیچکس از پیش خود چیزی نشد
هیچ خنجر آهنِ تیزی نشد
هیچ حلوایی نشد استاد کار
تا که شاگردِ شکر ریزی نشد
.
در جهان امروز که شاهد رشد سریع تکنولوژی در همهُ عرصه ها هستیم طبیعی ست که نمی توان راکد ماند،

در این جهان با اجرای شیوه های سنتی و تاکید بر ادامه‌ی آنها نه تنها هیچ کسب و کاری رونق نمیگیرد بلکه از شکوفایی و پیشرفت هم خبری نیست و محکوم به شکست خوردن مردابی ست که بی شک نصیب همه‌ی روش های تعریف شده یا حتی چکش کاری شده‌ی بازارهای سنتی خواهد شد،

اما در ایران امروز چطور؟ با قوانین بوروکراتیک و مصوبات قدیمی موجود از یک طرف و گستره‌ی بومی محور و تفاوت در بازارهای قومیتی از طرف دیگر چگونه میشود وارد دنیایِ مارکتینگ یا بهتر بگم دیجیتال مارکتینگ امروز شد؟

و یا اصلا و اساسا لازمه‌ی حضور در بازارهای جهانی یا به شیوه‌ آنها عمل کردن امری ست ضروری؟

آیا باید همه‌ی کسب و کارها به جهان دیجیتال مارکتینگ وارد شوند و همه‌ی صاحبان و مدیران کسب و کارها باید برای حضور در دنیای استارتاپ ها آموزش ببینند؟

آیا حتما می‌بایست محصولات و کالاهای خود را از طریق اپلیکیشن ها یا فروشگاه های مجازی ارائه کنیم تا فروش بیشتری داشته باشیم؟
اگر اینطور است با خریداران شریفِ محافظه کار کشور عزیزمون چگونه و چطور باید عمل کنیم؟ که البته یادمان باشد هفتاد درصد از شخصیت همه‌ی ما ایرانیان جزو همین تیپ از تیپ های شخصیتی محسوب میشوند.

وقتی به این مطلب میرسم یاد پیرمرد چایِ فروشی میوفتم که برای وزن کردن چای با یه ترازوی سنگی قدیمی، پاکت خالی چای رو در کفه‌ی دیگ  ترازو قرار میدهد و وقتی ازش میپرسند چرا اینکار رو می کنی میگه من چای میفروشم نه پاکت!!!!!!

جملهُ تاثیرگذار و قشنگیه نه!؟

بی شک پیرمرد بازاری بهترین استاد بیزینس در شناخت تیپ شخصیتیِ مشتری یاشد، مشتریایی که ایجادِ حس اعتماد را اولویت هر مطلب دیگری می داند، اما همین مشتری ها کم کم شکل فروشگاه یا مغازه ای رو که خرید میکنند،

کیفیت چای، نوعِ بسته بندی، زمان پاسخگویی و ارسال و البته قیمت برای آنها اولویت های اساسی است، در حقیقت بازارِ ایران امروز به لحاظ شکل ظاهری و تغییر نیازهای مشتریان به سرعت در حال نزدیک شدن به بازارهای جهانی ست و به لحاظ شخصیتی،حفظ ارزش ها و اصالت های قومیتی و بومی از اهمیت بالایی برخوردار است و همین امر موضوع را با چالش روبرو میکند!

هدف از برگزاری این سری از وبینارهای آموزشی دستیابی به بهترین راه حل های ممکن در اجرای سیستماتیک همهُ قوانین و تکنیک های مارکتینگ و شناخت و تلفیق آنها با خلقیات، خصوصیات و علایق و سلایق جامعهُ ایرانی ست.

در این سری از وبینارهای آموزشی به استراتژی ها و لزوم داشتن استراتژی مناسب در افزایش فروش حتی در دوران رکود اقتصادی میپردازیم از تکنیک های بازاریابی و تلفیق آنها با دیجیتال مارکتینگ صحبت کرده، به تحقیقات در بازار اشاره خواهیم داشت و در پایان به بازاریابی نوین یا نورومارکتینگ در ایران امروز خواهیم پرداخت.

اما قبل از هر چیز باید از شناخت کسب و کارها بگوییم، در حقیقت هر کسب و کاری در هر سطحی که باشد باید در وحلهُ اول به عنوان یک سازمان دیده شود و نکتهُ مهم اولیه همین است، اینکه کسب و کارمان شکل سازمانی دارد قدم اول در اجرای تعهد به عملکردی سیستماتیک با برداشتن این قدم هست که میشه از شناخت سازمانی و پیآمد اون رفع مشکلاتش صحبت کرد.

تصور کنین در هواپیمایی هستید که یکی از موتوراش دچار آسیب شده و در حالِ سقوطه!،

کدوم رو انتخاب میکنین؛ اینکه خلبان با آرامش بگه نگران نباشید و همه چیز در حال بررسی ست و به زودی با خیال راحت مشکل حل میشه و به سلامتی فرود میایم یا اینکه خلبان سکان هدایت رو رها کنه و با تو سر زدن خودش بیشتر از بقیه سقوط رو حتمی بدونه، هر کدوم از ما خلبان کسب و کار خودمون هستیم و حتما باید بیاموزیم که چگونه برای رفع مشکلات بهترین راه حل رو میشه پیدا کرد،

باید قبل از هر چیز بین دو واژهُ راهی خواهم یافت یا مُردن یک واژه رو انتخاب کنیم و بهش باور داشته باشیم،

یکی از بهترین راهکارها برای حل مشکلات استفاده از قانونِ علت و معلوله، میگن مردی در کنار یه رودخونه نشسته بود که ناگهان فردی رو در آب در حال غرق شدن میبینه به سرعت داخل رود میره و اونو به ساحل میاره و هنوز نفسش جا نیومده بوده که دو نفر دیگه از داخل رودخونه کمک میخوان مرد اونارو هم نجات میده و بعد فریاد سه نفر دیگه رو میشنوه….

مرد تمام روز خودش رو صرف نجات دادن افراد داخل رودخونه میکنه غافل ار اینکه دیوانه ای کمی بالاتر داشته مردم رو تو آب هُل میداده….!

در قانون علت و معلول ریشه یابی هر مشکل اهمیت پیدا میکنه اینکه مشکل چرا ایجاد شده و ریشه های اون چیه؟

اینکه چه راه حلهایی برای درمان ریشه ای مشکل وجود داره و این راه حلها چه مراتبی دارن، هزینه هاشون چقدره و کدوم

یکی از اونا برای رسیدن به نتیجهُ بهتر باید در اولویت بندی زمانی قرار بگیرن؟ از سوالاتیه که در قانون علت و معلول و برای رفع مشکلات باید از خودمون بپرسیم،

اما گفتیم که هر کسب و کار در هر حدی که هست میبایست بصورت یک سازمان دیده بشه و در هر سازمان زمان و توان کافی برای بررسی همهُ جزئیات و رفع اونا وجود نداره پس با این اوصاف آیا قانون علت و معلول دست و پاگیر نخواهد بود؟

در یکی از ویدئوهای قبلیم با نام اسمارتیزهایِ رنگی از یه گروه موسیقی گفتم که در دههُ هشتاد میلادی از صاحبان سالن های اجرا میخواست ظرفی از اسمارتیزهای رنگی رو که توش اسمارتیز قهوه ای نباشه در اتاق پشت اجرا قرار بده با اینکار در اون زمان این گروه موسیقی تونسته بود بدون صرف زمان و نوان اضافی علت بروز مشکل رو ریشه یابی کنه تا از بروز مشکل به بهترین نحو جلوگیری بشه،

وقتی این بند از قرارداد اجرا نمی شد رهبر گروه موسیقی میتونست حدس بزنه که در سایر موارد مثل نورپردازی، سیستم برق و اعلان حریق هم ممکنه مشکلاتی وجود داشته باشه باید از صاحب سالن بخواد یکبار دیگه هنهُ موارد رو چک کنه،

قدیم ترها یادمه پدر خود من هم داخل دخل، اسکناسها رو به گونه ای قرار میداد که همیشه یه اسکناس ده تومانی اونروزها که بهش دَه دخلش میگفت جوری بین بقیهُ اسکناسها قرار بگیره که در صورت کم و زیاد شدن سریع متوجه بروز مشکل بشه!!!!!

البته پدرم اون اسکناس ده تومنی رو برکتِ دخلش هم میدونست.

امروزه با گسترش تکنولوژی اسباب و تجهیزات مناسب تری برای حل و رفع مشکلات قبل از بروز وجود داره و میتونه در دسترس همهُ کسب و کارها قرار بگیره خیلیاشون دیگه جزئی از بازار شدن مثل دوربین های مدار بسته، صندوقهای خاص فروشگاهی، نرم افزارهای درج قیمت کالا، اسکنرهای کدخوان کالا و البته دستگاههای کارتخوان….

اما وقتی میخوایم از بازاریابی بگیم و رفع مشکلات اون باید یک قدم بیشتر برداریم از قابلیت های کاربردی نرم افزارهای سی آر ام یا ثبت اطلاعات مشتریان بگیم، از تلفنهایِ ویپ با شماره های خاص متصل به اینترنت، بهره مندی از پنل های ارسال پیامک یا درگاههای اختصاصی پرداخت رو در نظر داشته باشیم و از امکانات اونا استفاده کنیم،
اما عجله نکنید!!!

قبل از استفاده چراییِ استفاده رو باید پیدا کرد، اگه سازمان هستیم ابتدا باید قوانین یک سازمان رو پیاده سازی کنیم برای پیاده سازی قوانین باید استراتژی مناسب داشته باشیم و برای داشتن بهترین استراتژی باید با مفاهیم بازار یا بهتر بگم مارکتینگ آشنا بشیم،

درواقع استفاده از ابزار و تکنولوژی دنیای امروز در جهت رفع مشکلات و افزایش فروش بدون آشنایی با چرایِ استفاده از اونها مثلِ رانندگی با چشمهای بسته اس!

و برای دونستن این چرایی در این جلسه از ابعاد ۹ گانهُ مارکتینگ میگم، قبل از اون تعریف واژهُ مارکتینگ مهمه اینکه معنای فارسی این واژه رو “بازاریابی” بدونیم و بازاریابی رو تنها داشتن استراتژی در جهت ارتباط با مشتری تعریف کنیم نه اینکه اشتباه باشه اما خیلی محدوده، گرچه ناگزیر بودیم برای نامگذاری این جلسات و قشنگ تر بودنش یا شاید دهن پُرکن تر کردنش از واژهُ بازاریابی استفاده کنیم اما بنظرم بهتره به مارکتینگ بگیم “علمِ فروش” چرا که بازاریابی یکی از ابعاد ۹ گانهُ این علمه، اما این ابعاد چیه و داریم راجع به چی حرف میزنیم؛

ابعاد ۹ گانهُ مارکتینگ عبارتند از؛

۱) بازارگرایی که به معنی عملکرد تمام بخشهای یک کسب و کار در جهت رضایت مشتری و ایجاد مزیت رقابتی ست.

۲) بازارشناسی که همون شناخت دقیق بازار و پیگیری مستمر تغییرات اونه با هدف شناخت مشتریان کشف نیاز و یا ایجاد نیاز در اونها.

۳) بازاریابی ست که پس از شناخت دقیق بازار تعریف بازار هدف و یافتن بهترین مکان عرضه محصول رو شامل میشه.

۴) بازارسازی معرفی، قیمت گذاری و توزیع درست محصول هست در جهت نفوذ در مشتریان.

۵) بازارگردی ست که در جهت اجرای موفق و یا اصلاح استراتژی و یا محصول با ارزیابی مستمر مشتریان، رقبا و شبکه های واسطه ای صورت میگیره.

۶) بازارداری که در حقیقت حفظ مشتریان و بنگاههای تامین کنندهُ مواد اولیه است

۷) بازار سنجی که همون سنجش میزان موفقیت و موقعیت کسب و کار بصورت مستمر و در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده.

۸) بازار گرمی اگه چیزی نگین چیزی نمیتونین بفروشید و این همون جریان داشتن آبی ست که نباید راکد بمونه، بازارگرمی یعنی طراحی و اجرای برنامه های مختلف برای تبلیغات.

۹) بازارگردانی یعنی گرداندن یا مدیریت هوشمند تمامی بندهای بالا بطور پی در می با برنامه ریزی دقیق در اجرا، کنترل و اصلاح به موقع.

برای جمع بندی نهایی باید بگم حضور در دنیای نوین ارائهُ محصول با گسترش روزمرهُ تکنولوژی حتی در ایران امروز هم نیازمندِ داشتن استراتژی و شناخت بازاره که در این جلسه به ابعاد ۹ گانهُ این شناخت پرداختیم تا بهتر با چراییِ بهره گیری از امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری دنیای امروز به منظور جلوگیری از بروز مشکلات و افزایش فروش آشنا بشیم امیدوارم مفید واقع بشه و به امید خدا در جلسهُ بعد به تاثیر نیروی انسانی در افزایش راندمان، چگونگی افزایش سرمایه بدون افزایش منابع انسانی، و ده مهارت انسانهای موفق در ایجاد اقتصاد خلاق و توسعهُ پایدار، خواهیم پرداخت.
تندرست و مانا باشید.

ویدئو های اخیر

آیا این مطلب برای شما مفید بود ؟

برای امتیاز به مطلب روی ستاره ها بزنید

میانگین رضایت کاربران / ۵. تعداد رای ها

اولین نفری باشید که به این مطلب امتیاز می دهید

اگر مطالب ما برای شما مفید بوده است ...

مطالب ما در اینستاگرام را هم دنبال کنید

از اینکه این مطلب نظر شما را جلب نکرده است، پوزش می‌طلبیم.

فرصت دهید مطلب را بهتر خواهیم کرد.

جهت ارتقا این مطلب پیشنهاد خود را در بخش نظرات ارسال کنید.

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها